دیجیتال مارکتینگ یا بازاریابی دیجیتال به معنای استفاده از ابزارها و کانالهای آنلاین برای ارتباط با مخاطبان و تبلیغ محصولات و خدمات است. با رشد روزافزون اینترنت و تغییر الگوی خرید مردم، بازاریابی سنتی کارایی گذشته را از دست داده و جای خود را به روشهای مدرن داده است. در دنیای امروز، برای جلب توجه مشتریان باید در فضایی حضور داشت که آنها بیشترین وقت خود را صرف میکنند؛ یعنی اینترنت. به همین دلیل، روشهایی مانند بازاریابی محتوا، ایمیل مارکتینگ و بهینهسازی موتور جستجو (SEO) اهمیت ویژهای پیدا کردهاند. در این مقاله به بررسی مفهوم دیجیتال مارکتینگ، انواع آن، نقش دیجیتال مارکتر و تفاوت این شیوه با بازاریابی درونگرا پرداخته و به سوالات متداول کاربران پاسخ خواهد داد.
تعریف دیجیتال مارکتینگ
دیجیتال مارکتینگ مجموعهای از فعالیتهای بازاریابی است که با استفاده از فناوریها و ابزارهای دیجیتال انجام میشود. این روش شامل بهرهگیری از اینترنت، شبکههای اجتماعی، ایمیل و موتورهای جستجو برای جذب مشتری، افزایش آگاهی از برند و بالا بردن فروش و وفاداری مشتریان است.
![](https://thesinamohammadi.com/wp-content/uploads/2025/01/DM-1.webp)
اهمیت استفاده از دیجیتال مارکتینگ در دنیای امروز
در دنیای امروز که اینترنت و تکنولوژی به سرعت در حال پیشرفت هستند، دیجیتال مارکتینگ به ابزاری ضروری برای هر کسب و کاری تبدیل شده است. صرف نظر از اینکه شما یک کسب و کار بزرگ یا کوچک دارید، دیجیتال مارکتینگ می تواند به شما کمک کند تا به اهداف بازاریابی خود برسید و به موفقیت دست پیدا کنید.
1.دسترسی گسترده: امکان ارتباط با مخاطبان در سراسر جهان، مناسب برای ورود به بازارهای جدید.
2.آگاهی از برند: کمک به معرفی گسترده نام تجاری و تقویت حضور آنلاین.
3.تعامل با مشتریان: ایجاد ارتباط مستقیم از طریق شبکههای اجتماعی و ایمیل برای دریافت بازخورد.
4.افزایش نرخ تبدیل: جذب مشتریان بیشتر و افزایش خرید محصولات یا خدمات.
5.صرفهجویی در هزینه: هزینه کمتر نسبت به تبلیغات سنتی مانند تلویزیون و چاپ.
6.اندازهگیری نتایج: امکان ارزیابی دقیق کمپینها و بهینهسازی عملکرد.
7.رقابتپذیری: استفاده از دیجیتال مارکتینگ برای ماندن در رقابت بازار.
8.پیشرفت و نوآوری: بهرهگیری از ابزارهای جدید برای پیشیگرفتن از رقبا.
تفاوت دیجیتال مارکتینگ با بازاریابی سنتی
دیجیتال مارکتینگ به طور خاص از کانالهای دیجیتال برای اجرای کمپینهای بازاریابی استفاده میکند؛ این ویژگی مهم امکان کنترل و تحلیل دقیقتر بازدهی کمپینها را فراهم میسازد. در مقابل، بازاریابی سنتی به ابزارهای فیزیکی مانند تبلیغات تلویزیونی، چاپ بروشور و بیلبورد محدود میشود. در دیجیتال مارکتینگ کانالهای متنوعی مورد استفاده قرار میگیرند که مشتریان بخش زیادی از وقت خود را در آنها صرف میکنند؛ از جمله وبسایتها، تبلیغات دیجیتال، ایمیل مارکتینگ و بروشورهای آنلاین. این تنوع روشها و قابلیت تحلیل داده، دیجیتال مارکتینگ را به انتخابی قدرتمند برای کسبوکارهای امروزی تبدیل میکند.
تاکتیک ها و نمونه ای از بازاریابی دیجیتال
یک دیجیتال مارکتر حرفهای باید درک دقیقی از تأثیر هر نوع از روشهای بازاریابی دیجیتال بر دستیابی به اهداف کسبوکار داشته باشد. توانایی بهرهبرداری هوشمندانه از کانالهای رایگان و پولی برای اجرای کمپینهای مؤثر، از جمله ضروریترین مهارتهای این فرد است.
نمونهای از استراتژی هماهنگ دیجیتال مارکتینگ:
1.بازاریابی محتوایی: تولید و انتشار مجموعهای از پستهای وبلاگی بر اساس یک کتاب الکترونیکی جدید با هدف جذب مشتریان راغب (Lead).
2.بازاریابی شبکههای اجتماعی: تبلیغ این محتوا در حسابهای رسمی شرکت از طریق پستهای معمول و کمپینهای پولی.
3.ایمیل مارکتینگ: اجرای کمپینهای ایمیلی برای ارسال اطلاعات بیشتر به افرادی که کتاب را دریافت کردهاند و معرفی محصولات یا خدمات شرکت.
در ادامه بحث، انواع دیجیتال مارکتینگ و نقش کلیدی کارشناسان در هر حوزه را بررسی خواهیم کرد.
انواع کانالهای دیجیتال مارکتینگ
در اینجا به سراغ معرفی رایج ترین روشهای دیجیتال مارکتینگ و ابزارها یا کانالهای مرتبط با هر یک از آنها میرویم.
بهینهسازی برای موتورهای جستجو (SEO یا سئو)
سئو به معنای بهینهسازی وبسایت برای کسب جایگاه یا «rank» بهتر در صفحات نتایج جستجوی موتورهای جستجو، از جمله گوگل و طبیعتاً افزایش ترافیک سایت ارگانیک یا طبیعی (رایگان) است. از جمله کانالهایی که باید روی سئوی آنها کار کنید می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- وبسایت
- وبلاگ
- اینفوگرافیک
بازاریابی محتوایی
عبارت بازاریابی محتوایی (Content Marketing) به تولید و ترویج محتوا با هدف ایجاد آگاهی نسبت به برند (Brand Awareness)، رشد ترافیک، تولید مشتری راغب و درنهایت تبدیل مشتری بالقوه به مشتری بالفعل اشاره دارد. کانالهایی که میتوانند در استراتژی بازاریابی محتوایی شما نقش داشته باشند عبارتند از:
- پستهای وبلاگ
- کتابهای الکترونیکی و مقالات
- اینفوگرافیک
- بروشورها و کاتالوگهای اینترنتی
بازاریابی در شبکههای اجتماعی
از طریق بازاریابی در شبکههای اجتماعی (Social Media Marketing یا بازاریابی رسانههای اجتماعی) برند و محتوای خود را در شبکههای اجتماعی ترویج و تبلیغ میکنید تا آگاهی نسبت به برند، ترافیک وبسایت و مشتریان راغب کسبوکارتان افزایش پیدا کند. در این راستا میتوانید از کانالهای زیر کمک بگیرید:
- فیسبوک
- توییتر
- لینکدین
- اینستاگرام
- پینترست
تبلیغات کلیکی
PPC (Pay-Per-Click) یا تبلیغات کلیکی یکی از روشهای پولی جذب ترافیک به سمت وبسایت است. به بیان ساده، در این روش فقط هر بار که روی تبلیغ شما کلیک میشود به تبلیغ کننده پول میدهید. یکی از رایجترین و محبوبترین انواع تبلیغات کلیکی، AdWords گوگل است. به کمک AdWords میتوانید تبلیغ صفحه موردنظر خود را در ابتدا یا انتهای برگههای نتایج جستجو قرار بدهید. از جمله کانالهای دیگر PPC میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- تبلیغات پولی فیسبوک
- Promoted Tweets در توییتر
- و Sponsored Messages در لینکدین
همکاری در فروش (Affiliate Marketing)
افیلیت مارکتینگ که با عناوین بازاریابی مشارکتی، پورسانتی، رابطه مند یا همکاری در فروش نیز شناخته میشود، نوعی از تبلیغات عملکرد-محور است که از طریق آن در ازای تبلیغ (و فروش) محصولات و خدمات دیگران پورسانت دریافت میکنید. برخی از کانالهای مطرح افیلیت مارکتینگ عبارتند از:
- نمایش تبلیغات ویدیویی از طریق YouTube Partner Program
- دریافت لینک مخصوص از سیستمهای همکاری در فروش و ارسال آن در حسابهایی که در شبکههای اجتماعی مختلف دارید.
تبلیغات همسان یا بومی (Native Advertising)
تبلیغات بومی یا همسان به آن دسته از تبلیغاتی اطلاق میشود که در دل محتوای یک وبسایت یا اپ قرار میگیرد و به عبارتی با آن در می آمیزند. از جمله بهترین نمونههای این نوع از تبلیغات میتوان به رپورتاژ آگهی و لینکهای اسپانسر شده اشاره کرد.
اتوماسیون بازاریابی (Marketing Automation)
منظور از اتوماسیون بازاریابی، نرمافزارهایی است که باعث انجام خودکار فعالیتهای بازاریابی شما میشوند. بسیاری از فعالیتهای تکراری بازاریابی که معمولاً به صورت دستی انجام میشوند را میتوان به دست این سیستمها سپرد، از جمله:
- ارسال خبرنامههای ایمیلی
- زمانبندی برای ارسال خودکار پست در شبکههای اجتماعی
- بهروزرسانی فهرست تماسها
- سازماندهی فرآیند پرورش مشتری راغب (Lead-nurturing)
- نظارت بر کمپینهای بازاریابی و گزارشگیری
بازاریابی ایمیلی (Email Marketing)
ایمیل مارکتینگ یا بازاریابی ایمیلی یکی از مقرون به صرفهترین روشها برای ارتباط کسبوکار با مخاطبان خود است. غالباً از ایمیل برای ترویج و تبلیغ محتوا، تخفیفها و رویدادهای مختلف و همچنین هدایت مردم به سمت وبسایت کسبوکار استفاده میشود. به عنوان نمونه میتوانید ایمیلهایی از این دست را برای مخاطبان خود ارسال کنید:
- خبرنامه برای مشترکان وبلاگ
- ایمیلهای پیگیری برای بازدیدکنندگانی که آیتم خاصی را دانلود کردهاند
- ایمیل خوشامدگویی به مشتری
- ارسال پیشنهادات ویژه جهت خرید در ایام خاص برای مشتریان وفادار
- ارسال زنجیرهوار نکات و محتوای سودمند برای پرورش مشتری راغب.
روابط عمومی آنلاین (Online PR)
روابط عمومی آنلاین تلاشی است در جهت کسب و تقویت جایگاه کسبوکار و افزایش پوشش خبری آن در نشریات دیجیتال، وبلاگها و سایر وبسایتهای محتوا-محور. روابط عمومی آنلاین کاملاً به روابط عمومی سنتی شباهت دارد، اما در فضای دیجیتال اجرا میشود. از جمله کانالهایی که در راستای مُثمر ثمرتر کردن روابط عمومی خود میتوانید از آنها استفاده کنید عبارتند از:
- ارائه گزارش در شبکههای اجتماعی و تعامل با نظرات کاربران
- تعامل با نقد و نظراتی که در وبسایت های مختلف در رابطه با شرکت شما درج شده
- تعامل با نظراتی که در وبسایت یا وبلاگ خودتان ثبت شده
بازاریابی درونگرا (Inbound Marketing)
بازاریابی درونگرا، ربایشی یا جاذبهای، عبارت نسبتاً قلمبه سلمبهای است که به استفاده از کانالهای مختلف دیجیتال مارکتینگ برای دسترسی به مشتریان جدید اشاره دارد؛ به عبارت دیگر، دیجیتال مارکتینگ روشی برای جذب مشتری به سمت محصولات و خدمات کسبوکار از طریق انواع دیجیتال مارکتینگ و بهخصوص بازاریابی محتوایی است. در این نوع از بازاریابی با ارائه اطلاعاتی که برای مشتری واقعاً ارزشمند و سودمند است (مثلاً در خبرنامهها، وبلاگ و شبکههای اجتماعی)، تجربه بهتری را برای وی رقم میزنیم و اعتمادسازی میکنیم. نکتهای که در اینجا باید به آن توجه داشته باشید این است که استفاده مؤثر از هر یک از این کانالها و روشها مستلزم برنامهریزی و داشتن چیزی به نام «استراتژی دیجیتال مارکتینگ» است.
استراتژی دیجیتال مارکتینگ چیست؟
استراتژی دیجیتال مارکتینگ برنامهای جامع و دقیق است که مشخص میکند چگونه میتوان از کانالهای دیجیتال مختلف برای دستیابی به اهداف کسبوکار استفاده کرد. این برنامه باید شامل تعیین کانالهای مناسب، تخصیص منابع (نیروی انسانی، زمان و بودجه) و پیشبینی نتایج موردنظر باشد.
نکات کلیدی در طراحی استراتژی:
1.انتخاب کانالهای مناسب: روی کانالهایی تمرکز کنید که با ماهیت کسبوکار و نیازهای مشتریان همخوانی دارند.
2.مدیریت منابع: تعیین دقیق نیروی انسانی و بودجه لازم برای هر بخش از کمپین.
3.هدفگذاری دقیق: شناسایی اهداف مشخص و قابل اندازهگیری برای هر مرحله از بازاریابی دیجیتال.
اشتباه رایج:
بسیاری از مدیران بدون داشتن برنامه مدون سعی میکنند بهطور همزمان از تمام کانالهای دیجیتال استفاده کنند یا در مسیرهایی سرمایهگذاری کنند که با کسبوکارشان تناسب ندارد. این رویکرد اغلب باعث اتلاف منابع و عدم دستیابی به نتایج مطلوب میشود.
توصیه:
اولویتبندی و تمرکز بر کانالهایی که بیشترین بازده را دارند میتواند به موفقیت پایدار کمپینها کمک کند.
![](https://thesinamohammadi.com/wp-content/uploads/2025/01/DM-2.webp)
۱. طراحی وبسایت کارآمد:
ایجاد وبسایتی سریع، سازگار با موبایل و دارای صفحات فرود برای معرفی شرکت و محصولات، اولین گام مهم است.
۲. بهینهسازی سایت (SEO):
ابتدا سئوی فنی را اجرا کنید و سپس به بهینهسازی داخلی (On-Page) و خارجی (Off-Page) بپردازید تا رتبه سایت در موتورهای جستجو ارتقا یابد.
۳. اجرای بازاریابی محتوایی:
بر اساس تحقیق کلمات کلیدی، استراتژی محتوایی شامل موارد زیر طراحی کنید:
•تعیین نوع محتوا (متنی، ویدئویی و غیره)
•زمانبندی انتشار محتوا
•روشهای تبلیغ و ترویج محتوا از طریق شبکههای اجتماعی، ایمیل و تبلیغات کلیکی (PPC)
۴. بازاریابی در شبکههای اجتماعی:
برای افزایش آگاهی برند و فروش، از شبکههای اجتماعی بهرهبرداری کنید. با شناسایی پرسونای مشتری ایدئال، شبکههای اجتماعی مناسب را انتخاب کرده و تقویم انتشار محتوا تنظیم کنید. همچنین فهرستی از اینفلوئنسرها را برای ترویج محتوا تهیه کنید.
۵. بازاریابی ایمیلی:
با استفاده از فراخوانهای مختلف در وبسایت و شبکههای اجتماعی، فهرست ایمیلی بسازید. کاربران را ترغیب به ثبتنام برای خبرنامه یا دانلود محتوای رایگان کنید تا ایمیل آنها را دریافت کنید.
۶. تبلیغات PPC:
با ایجاد کمپینهای تبلیغاتی در AdWords، افراد جستجوگر کلمات کلیدی مرتبط با محصولات خود را هدف قرار دهید.
۷. آنالیز و سنجش نتایج:
با فعال کردن Google Analytics، نتایج فعالیتها را پیگیری کنید. در یک فایل اکسل جزئیات هزینهها، بازدیدها، تبدیلها و دیگر آمارهای مربوطه را ثبت کنید.
این مراحل بهطور خلاصه گامهای ضروری برای اجرای یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ هستند. اگر منابع محدود دارید، شروع با وبسایت، سئو و بازاریابی محتوا میتواند مؤثر باشد، سپس به تدریج سایر ابزارها را به استراتژی خود اضافه کنید.
یک دیجیتال مارکتر چه وظایفی دارد؟
دیجیتال مارکترها مسئول ایجاد و افزایش آگاهی از برند و تولید لید از طریق کانالهای دیجیتال مختلف هستند. این کانالها شامل وبسایت شرکت، شبکههای اجتماعی، موتورهای جستجو، ایمیل، تبلیغات و وبلاگها میشود. برای ارزیابی عملکرد، بازاریابها معمولاً بر هر کانال دیجیتال، یک شاخص کلیدی عملکرد (KPI) خاص تمرکز میکنند. در شرکتهای کوچک، یک فرد ممکن است مسئول اجرای تمامی این تاکتیکها باشد، اما در شرکتهای بزرگ، وظایف بین چندین کارشناس تقسیم میشود، به طوری که هر کارشناس ممکن است فقط روی یک یا دو کانال خاص تمرکز کند.
مدیر سئو (SEO Manager)
شاخص اصلی: ترافیک طبیعی یا ارگانیگ
به طور خلاصه، وظیفه و هدف مدیران سئو کسب رتبه برای کلمات کلیدی مناسب در صفحات نتایج جستجوی موتورهای جستجو است. فرد شاغل در این سمَت با استفاده از روشهای مختلف بهینهسازی برای موتورهای جستجو یا همان سئو، معمولاً به طور مستقیم با تولیدکنندگان محتوا همکاری میکند تا اطمینان حاصل شود که محتوای تولیدشده در موتورهای جستجو و بهخصوص گوگل عملکرد خوبی خواهد داشت.
کارشناس بازاریابی محتوایی
شاخص اصلی: زمان حضور در صفحه، مجموع ترافیک وبلاگ، تعداد مشترکان و میزان به اشتراکگذاری
کارشناسان بازاریابی محتوا مسئولان تولید و انتشار محتوای دیجیتال هستند. آنها همیشه تقویم تولید و نشر محتوا را زیر نظر دارند و تلاش میکنند تا انواع مختلفی از محتوا را در استراتژیهای بازاریابی خود بگنجانند. این کارشناسان با هدف کسب اطمینان از هماهنگی محتوا با محصولات و خدماتی که توسط کسبوکار ارائه میشود، غالباً با کارکنان سایر بخشها تعامل نزدیکی دارند.
مدیر شبکههای اجتماعی (Social Media Manager)
شاخص اصلی: تعداد دنبال کنندگان، تعداد impression، میزان به اشتراکگذاری پست ها
استنباط نقش مدیر شبکههای اجتماعی از عنوان شغلی وی کار دشواری نیست، اما اینکه مدیریت چه شبکههایی را در دست بگیرد به حوزه فعالیت شرکت بستگی خواهد داشت. این کارشناس برای انتشار محتوای نوشتاری و دیداری شرکت، در شبکههای اجتماعی مختلف برنامهریزی میکند. به علاوه، ممکن است که برای تنظیم استراتژی بهمنظور تعیین اینکه کدام محتوا برای چه شبکهای متناسبتر است با کارشناس بازاریابی محتوا همکاری داشته باشد.
نکته: منظور از impression در شاخص عملکردی بالا، تعداد دفعاتی است که پستهای کسبوکار در فید خبری یک کاربر ظاهر میشوند.
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی
شاخص اصلی: نرخ باز شدن ایمیل، میزان کلیک خوری کمپین، میزان تولید مشتری راغب و نرخ تبدیل
هماهنگ کننده اتوماسیون بازاریابی کسی است که انتخاب و مدیریت نرمافزاری که امکان درک رفتار مشتریان و سنجش رشد کسبوکار را برای تیم بازاریابی فراهم میکند را، برعهده دارد. از آنجاییکه بسیاری از فعالیتهای مرتبط با بازاریابی که در بالا به آنها اشاره شد معمولاً به شکل مجزا و به صورت جداگانه انجام میگیرند، وجود کسی که بتواند این اقدامات دیجیتال را در قالب کمپینهای مختلف دستهبندی کرده و عملکرد هر کمپین را زیر نظر بگیرد، ضروری است.
تفاوت بازاریابی درونگرا با دیجیتال مارکتینگ چیست؟
اگرچه بازاریابی درونگرا و دیجیتال مارکتینگ شباهتهایی دارند، زیرا هر دو بر بستر دیجیتال و تولید محتوا برای جذب مشتریان تمرکز دارند، اما تفاوتهای اساسی میان این دو وجود دارد.
1.دیجیتال مارکتینگ به طور کلی شامل تمامی روشها و تاکتیکهای بازاریابی آنلاین است، فارغ از اینکه این روشها درونگرا یا برونگرا باشند. این عبارت به طور جامع تمامی استراتژیها و ابزارهایی را که در فضای دیجیتال به کار میروند، پوشش میدهد.
2.بازاریابی درونگرا یک زیرمجموعه از دیجیتال مارکتینگ است که بیشتر بر روی جذب مشتریان با ارائه محتوای مفید و ارزشمند تمرکز دارد. در این رویکرد، بازاریابها به جای اینکه تلاش کنند تا پیام خود را به زور به مخاطبان برسانند، با تولید محتوای مرتبط و جذاب، آنها را به سمت وبسایت خود هدایت میکنند. نمونه بارز این روش وبلاگها هستند که با محتوای هدفمند و جلب توجه، مشتریان بالقوه را جذب میکنند.
3.در دیجیتال مارکتینگ برونگرا (Push)، هدف این است که پیامهای بازاریابی را به کاربران نشان دهید حتی اگر آنها آمادگی پذیرش آن را نداشته باشند. تبلیغات بنری که در سایتها دیده میشود نمونهای از این روش است.
در نتیجه، بازاریابی درونگرا به رویکردی اشاره دارد که با استفاده از ابزارهای دیجیتال، مشتریان را به طور طبیعی و با محتوای متناسب جذب میکند، در حالی که دیجیتال مارکتینگ یک رویکرد وسیعتر است که شامل هر نوع بازاریابی آنلاین، چه درونگرا و چه برونگرا میشود.
![](https://thesinamohammadi.com/wp-content/uploads/2025/01/DM-3.webp)
آیا دیجیتال مارکتینگ مناسب همه شرکت ها و کسبوکارها است؟
دیجیتال مارکتینگ میتواند برای هر نوع کسبوکار و در هر صنعتی مفید واقع شود. برای اینکه این بازاریابی به نتیجه برسد، باید پرسونای مشتری (Persona) بهطور دقیق تعریف شود تا نیازها و خواستههای مخاطب هدف مشخص گردد. پس از آن، میتوان محتوای سودمند و مرتبط با این پرسونا تولید کرد. البته، لازم به ذکر است که دیجیتال مارکتینگ برای هر کسبوکار باید بر اساس ویژگیهای خاص آن طراحی شود و یک رویکرد واحد برای تمام کسبوکارها مناسب نیست. بهعنوان مثال، روشهای دیجیتال مارکتینگ برای کسبوکارهای B2B (بیزینس به بیزینس) و B2C (بیزینس به مشتری) معمولاً تفاوتهایی دارند و نیازمند استراتژیهای متفاوتی هستند.
دیجیتال مارکتینگ B2B
اگر شرکت شما B2B است، به این معنی که خدمات یا محصولات خود را به کسبوکارهای دیگر ارائه میکنید، اقدامات دیجیتال مارکتینگ شما باید حول محور تولید مشتری راغب آنلاین بچرخد و هدف نهاییتان این باشد که با کارشناسان فروش شرکت تماس گرفته شود. به همین دلیل، بازاریابی شما باید روی جذب و تبدیل باکیفیتترین لیدها از طریق وبسایت و سایر کانالهای دیجیتال تمرکز داشته باشد. برای فعالیت در خارج از وبسایتتان بهتر است که تلاش های خود را روی کانالهای کسبوکار محوری مانند لینکدین (که جامعه کاربران هدف تان بیشتر در آن حضور دارند) متمرکز کنید.
دیجیتال مارکتینگ B2C
اگر شرکت شما B2C است و مشتری هدفتان نه یک کسبوکار، بلکه مصرفکننده نهایی است، معمولاً بسته به بازه قیمتی محصولات یا خدماتی که ارائه میدهید، هدف شما جذب مردم به سمت وبسایت و تبدیل آنها به مشتری است، بدون اینکه ضرورتاً نیازی به تماس یا گفتگو با کارشناسان فروش باشد.
به همین دلیل، احتمالاً روی مشتری راغب یا لید به معنای سنتی آن کمتر تمرکز میکنید و بیشتر روی سرعت بخشیدن به فرآیند خرید مشتری (اصطلاحاً Customer Journey یا سفر مشتری)، از لحظه ورود به سایت تا انجام خرید نهایی، تمرکز خواهید داشت. این غالباً به معنی نیاز به تمرکز بیشتر بر روی محصول در مراحل بالاتر قیف بازاریابی و محتوا خواهد بود و معمولاً به فراخوان به عملهای (CTA) قوی ترینیاز خواهید داشت. غالباً برای کسبوکارهای B2C استفاده از کانالهایی مانند اینستاگرام و پینترست، در مقایسه با بسترهای کسبوکار محور، موثرتر است.
دیجیتال مارکتینگ چه مزایایی دارد؟
دیجیتال مارکتینگ بر خلاف بیشتر روشهای سنتی و آفلاین، امکان مشاهده نتایج دقیق در هر لحظه را برای بازاریاب فراهم میکند. اگر در یک روزنامه تبلیغ گذاشته باشید به خوبی میدانید که تخمین تعداد افرادی که به آن صفحه مراجعه و به تبلیغ شما توجه کردهاند، چقدر دشوار است. درواقع، هیچ روش مطمئنی برای اطلاع از اینکه آیا آن تبلیغ مسبب به سرانجام رسیدن هیچ فروشی بوده یا خیر وجود ندارد. در طرف مقابل، با استفاده از دیجیتال مارکتینگ عملاً میتوانید مقدار بازگشت سرمایه (ROI) تک تک ابعاد اقدامات بازاریابی خود را بسنجید. به عنوان نمونه:
1.سنجش ترافیک وبسایت:
در دیجیتال مارکتینگ، با استفاده از ابزارهای تحلیلی مخصوص، میتوان بهطور دقیق تعداد بازدیدکنندگان صفحه و رفتارهای آنها را مشاهده کرد. اطلاعاتی مانند تعداد صفحات بازدیدشده، نوع دستگاه مورد استفاده و منبع ورود به سایت قابل دسترسی است. این اطلاعات به شما کمک میکند تا استراتژیهای بازاریابی خود را بهینه کنید. برای مثال، اگر تنها 10% از ترافیک سایت از جستجوهای طبیعی حاصل شده باشد، متوجه خواهید شد که نیاز به تمرکز بیشتر روی سئو برای افزایش این میزان دارید.
یکی از مزایای دیجیتال مارکتینگ این است که میتوانید الگوهای رفتاری مشتری را پیش از تعامل با فروشنده یا خرید مشاهده کنید، در حالی که در بازاریابی سنتی این کار تقریباً غیرممکن است. این امکان به شما کمک میکند تا در مراحل اولیه فرآیند فروش تصمیمات آگاهانهتری برای جذب مشتری اتخاذ کنید.
2. سنجش عملکرد محتوا و تولید مشتری راغب:
فرض کنید یک بروشور را در صندوق پست مردم میاندازید. این کار به روشهای سنتی بازاریابی آفلاین مربوط است، اما مشکلی که وجود دارد این است که نمیتوانید تشخیص دهید چند نفر بروشور را خواندهاند و چند نفر آن را دور انداختهاند. حالا اگر همان بروشور را بهصورت آنلاین در وبسایت خود منتشر کنید، میتوانید دقیقاً تعداد افرادی که آن را مشاهده کردهاند را پیگیری کنید. علاوه بر این، با افزودن یک فرم دریافت بروشور، میتوانید اطلاعات تماس کاربران را جمعآوری کنید. به این ترتیب، نه تنها میتوانید متوجه شوید چند نفر به محتوای شما علاقهمند بودهاند، بلکه اطلاعات مشتریان راغب و آماده به خرید را هم بهدست میآورید.
3. مدلسازی تخصیص (Attribution Modeling):
مدلسازی تخصیص (Attribution Modeling) به شما این امکان را میدهد که تمام مراحل فرآیند خرید مشتری، از اولین تعامل تا نهایی شدن خرید، را زیر نظر بگیرید. این فرآیند به شما کمک میکند تا الگوهای رفتاری مشتریان را شناسایی کنید و بتوانید بخشهایی از استراتژی بازاریابی و فروش خود را که نیاز به توجه بیشتر یا بهبود دارند، شناسایی کنید و تصمیمات آگاهانهتری بگیرید.
همچنین، وجود هماهنگی بین تیمهای بازاریابی و فروش بسیار مهم است. مطالعات نشان داده که شرکتهایی که این هماهنگی را دارند، رشد سالانه 20 درصدی را تجربه میکنند، در حالی که شرکتهایی که در این زمینه ضعف دارند، هر سال 4 درصد کاهش درآمد را مشاهده میکنند. بنابراین، با بهبود هماهنگی بین بخشهای مختلف و بهرهگیری از فناوریهای دیجیتال، میتوانید تأثیر مثبت بر درآمد و موفقیت کسبوکار خود بگذارید.
به ثمر نشستن دیجیتال مارکتینگ: نتیجه گرفتن از محتوا چقدر طول میکشد؟
در دیجیتال مارکتینگ، به دلیل امکان سنجش دقیق و سریع نتایج، ممکن است احساس کنید که به نتایج زودتری میرسید، اما در واقع موفقیت واقعی شما به کیفیت و ابعاد استراتژی دیجیتال مارکتینگ شما بستگی دارد. اگر زمان کافی برای شناسایی نیازهای مخاطبان و ایجاد پرسوناهای جامع صرف کنید و بر تولید محتوای باکیفیت تمرکز نمایید، نتایج مثبت را در مدتزمان معقولی (مثل شش ماه) مشاهده خواهید کرد. در صورتی که تبلیغات پولی بخشی از استراتژی شما باشد، سریعتر به نتایج خواهید رسید، اما برای موفقیت بلندمدت و حفظ آن، بهتر است که تمرکز اصلی خود را روی کانالهای رایگان مانند محتوا، سئو و شبکههای اجتماعی قرار دهید.
![](https://thesinamohammadi.com/wp-content/uploads/2025/01/DM-4.webp)
آیا دیجیتال مارکتینگ به بودجه زیادی نیاز دارد؟
دیجیتال مارکتینگ لزوماً به بودجه زیادی نیاز ندارد و بستگی به استراتژی شما دارد. اگر بر تکنیکهای درونگرا مانند سئو، شبکههای اجتماعی و تولید محتوا تمرکز کنید، نیاز به هزینه زیاد ندارید. در این روش، بیشتر سرمایهگذاری شما صرف زمان برای ایجاد محتوای باکیفیت و جذب مخاطب میشود. اما در تکنیکهای برونگرا مانند تبلیغات پرداخت به ازای کلیک (PPC) یا AdWords گوگل، هزینهها بیشتر خواهند بود و به میزان بازدهی که از این روشها انتظار دارید، بستگی دارد.
اهمیت توجه به موبایل مارکتینگ در استراتژی دیجیتال مارکتینگ
موبایل مارکتینگ یکی از مؤلفههای حیاتی در دیجیتال مارکتینگ است چرا که بخش زیادی از مصرف محتوای دیجیتال به دستگاههای همراه، به ویژه گوشیهای هوشمند منتقل شده است. بهینهسازی تبلیغات دیجیتال، صفحات وب، تصاویر شبکههای اجتماعی و دیگر محتوای دیجیتال برای مشاهده در دستگاههای همراه یک ضرورت است. مهم است که تجربه کاربری در موبایل همانند رایانههای دسکتاپ مثبت باشد. بنابراین، هنگام پیادهسازی استراتژیهای دیجیتال مارکتینگ باید به نحوه نمایش و عملکرد این محتواها در دستگاههای همراه توجه کنید تا تجربهای خوشایند برای مخاطب ایجاد کرده و به نتایج دلخواه خود برسید.
حرف آخر
دیجیتال مارکتینگ مفهوم گستردهای است که تمامی اقدامات مرتبط با بازاریابی از طریق اینترنت و فناوریهای الکترونیکی را در برمیگیرد. باید توجه داشته باشید که هر اقدام و روشی برای همه کسبوکارها مؤثر واقع نخواهد شد و بدون برنامه نمیتوان ره بهجایی برد، لذا باید با انجام تحقیقات و بررسیهای لازم یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ دقیق و جامع را تنظیم کنید که جزئیات بهرهبرداری از هر یک از روشها و کانالهای مختلف دیجیتال مارکتینگ را مشخص میکند. درنهایت، دیجیتال مارکتینگ مستلزم دقت نظر و پیگیری و نظارت مستمر است و تنها از این طریق است که در مدت نسبتاً کوتاهی میتوانید به سرمنزل مقصود دست پیدا کنید.
درود بسیار مقاله جامع و مفیدی بود و به درد من خورد ازتون ممنونم
درورد بر شما
ممنون از نظرتون
خوشحالیم که برای شما مفید واقع شده
خیلی شسته رفته توضیح دادید واقعا عالیه دمتون گرم
درود بر شما
نظر لطف شماست
خوشحالیم برای شما مفید واقع شده