بازاریابی محتوا چیست؟

کانتنت مارکتینگ هم مثل هر مفهوم دیگری قوانینی دارد که بد نیست از آن‌ها اطلاع داشته باشید.

بازدهی بلندمدت: سرمایه‌گذاری هوشمندانه

•تعیین اهداف کوتاه‌مدت و میان‌مدت در کنار اهداف بلندمدت می‌تواند به شما انگیزه بیشتری دهد و مسیر را شفاف‌تر کند.

•استفاده از شاخص‌های عملکردی (KPI) برای سنجش پیشرفت در طول مسیر مفید است.

•بهینه‌سازی محتواهای قبلی (بازنشر و بروزرسانی) می‌تواند به نتایج بهتری در بازده زمانی کوتاه‌تر کمک کند.

کاربران حقیقی: خلق تعامل مؤثر

•ایجاد فراخوان‌های اقدام (Call to Action) جذاب می‌تواند کاربران را به تعامل واقعی دعوت کند.

•به جای تکیه به بازدید فیک، بر روی افزایش نرخ تعامل، مانند نظرات، به اشتراک‌گذاری و کامنت‌ها تمرکز کنید.

•تولید محتوای تعاملی نظیر نظرسنجی‌ها، پرسش و پاسخ‌ها و مسابقات باعث جذب مخاطبان واقعی می‌شود.

تحقیق و پژوهش: شناخت عمیق مخاطبان

•علاوه بر پژوهش موضوعی، تحلیل رفتار کاربران (User Behavior Analysis) و بررسی بازخوردهای آن‌ها اهمیت دارد.

•ابزارهایی مثل Google Trends و Ahrefs می‌توانند به انتخاب موضوعات محبوب و کلیدواژه‌های کاربردی کمک کنند.

استراتژی بازاریابی محتوایی: طراحی مسیر هوشمندانه

•تقسیم‌بندی مخاطبان: محتواهای هدفمند برای هر بخش از مشتریان طراحی کنید.

•تقویم محتوایی: برنامه‌ریزی دقیق برای زمان‌بندی انتشار محتوا داشته باشید.

•تحلیل رقبا: نقاط ضعف و قوت رقبا را شناسایی کرده و محتوای بهتر و متفاوتی ارائه دهید.

مشخص کردن اهداف با مدل SMART:

یکی از موثرترین روش‌ها برای تعیین اهداف است که می‌تواند به شما در بازاریابی محتوایی کمک کند. در این مدل، پنج ویژگی اصلی برای هدف‌گذاری مطرح می‌شود که باعث می‌شود اهداف قابل اندازه‌گیری و قابل دست‌یابی باشند. این پنج ویژگی عبارت‌اند از:

1.مشخص (Specific): هدف باید واضح و دقیق باشد.

2.قابل اندازه‌گیری (Measurable): باید مشخص کنید که چگونه می‌توانید پیشرفت و موفقیت را اندازه‌گیری کنید.

3.دست‌یافتنی (Achievable): هدف باید واقع‌بینانه باشد و قابل دستیابی با منابع و زمان موجود.

4.واقع‌بینانه (Realistic): هدف باید با شرایط و منابع فعلی شما هم‌خوانی داشته باشد.

5.زمان‌بندی‌شده (Time-bound): باید زمان مشخصی برای دستیابی به هدف تعیین کنید.

نمونه اهداف SMART برای بازاریابی محتوایی:

1.افزایش آگاهی از برند:

•هدف: افزایش ترافیک سایت به میزان 30% در 6 ماه آینده.

•KPI: تعداد بازدیدکنندگان ماهیانه، تعداد سابسکرایب‌ها، تعداد فالوورها در شبکه‌های اجتماعی.

2.افزایش درآمد:

•هدف: افزایش فروش آنلاین 20% طی 3 ماه.

•KPI: میزان فروش، تعداد مشتریان جدید، نرخ تبدیل بازدید به خرید.

3.افزایش نرخ تبدیل:

•هدف: افزایش نرخ تبدیل صفحات فرود به 15% در مدت 2 ماه.

•KPI: درصد تبدیل صفحات فرود، تعداد پرکردن فرم‌ها و ثبت‌نام‌ها.

4.افزایش وفاداری مشتری:

•هدف: کاهش نرخ ریزش مشتریان به میزان 10% طی 6 ماه.

•KPI: تعداد مشتریان بازگشتی، میزان رضایت مشتریان، درصد مشارکت در برنامه‌های وفاداری.

5.جذب شرکای استراتژیک:

•هدف: جذب 5 شریک استراتژیک جدید در 4 ماه.

•KPI: تعداد همکاران و شرکای جدید، تعداد جلسات و مذاکرات.

پاسخ‌دهی به سوالات هدف‌گذاری:

پاسخ به این سوالات می‌تواند به شما کمک کند تا نوع محتوای مناسب را برای هر مخاطب هدف انتخاب کنید:

•چه چالش‌هایی دارند؟

•چه نیازی به محتوای شما دارند؟

•چگونه می‌توانید به آن‌ها کمک کنید؟

•کجا بیشتر زمان خود را می‌گذرانند؟ (این سوال برای انتخاب کانال‌های توزیع محتوا مهم است)

انتخاب کانال توزیع محتوا:

بعد از شناسایی نوع محتوای مناسب، باید کانال‌هایی را انتخاب کنید که مخاطب شما از آن‌ها بیشتر استفاده می‌کند. برای مثال، اگر مخاطبان شما بیشتر در LinkedIn فعال هستند، باید محتوای خود را بیشتر در این پلتفرم توزیع کنید.

تعیین بودجه:

بودجه کافی برای تولید محتوا و تبلیغات بسیار مهم است. هزینه‌های احتمالی که باید در نظر بگیرید شامل موارد زیر است:

•خرید نرم‌افزارهای مرتبط با تولید محتوا

•استخدام نیروی بازاریابی محتوا یا طراح گرافیک

•تبلیغات محتوا در پلتفرم‌های مختلف

•هزینه‌های تولید محتوای ویدیویی یا گرافیکی

تولید و توزیع محتوا:

تولید محتوای باکیفیت و انتشار آن به موقع از اهمیت زیادی برخوردار است. استفاده از تقویم محتوایی به شما کمک می‌کند تا با برنامه‌ریزی دقیق محتوای خود را منتشر کنید و دقت بیشتری در روند انجام کار داشته باشید.

آنالیز و بررسی نتایج:

پس از اجرای استراتژی‌های محتوا، باید عملکرد خود را از طریق KPIها اندازه‌گیری کنید. این تحلیل‌ها کمک می‌کنند تا مشخص کنید کدام محتوای شما موفق بوده و کدام نیاز به بهبود دارد.